دانلود رمان در امتداد باران برای موبایل و کامپیوتر با لینک مستقیم
دانلود رمان در امتداد باران برای موبایل و کامپیوتر با لینک مستقیم
نام : رمان در امتداد باران
نویسنده : سارا
ژانر : عاشقانه ، اجتماعی
خلاصه رمان در امتداد باران : وکیل جوان و موفقی با پیشنهاد عجیبی برای حل مشکل دختری از طریق خواندن دفتر خاطراتش مواجه میشود و در همان ابتدای داستان با خواندن صفحه اول شوکه میشود … این رمان برداشتی آزاد است از یک اتفاق واقعی…
براي بار هزارم در اين چند دقيقه نگاهي به ساعت نقره ايي رولكسش انداخت
و با كلافگي به ترافيك تقاطع وليعصر و فتحي شقاقي نگاه كرد نيم ساعت به وقت قرارش مانده بود
اما صدرامهم ترين اصل را در زندگي خوش قولي مي دانست
بلاخره چراغ سبز شد, ماشينش را به سمت خيابان تخت طاوس هدايت كرد
و زير لب گفت:
– لعنت بهت طاها كه نگذاشتي از اتوبان همت برم!
اما چاره ايي نبود هيچ راه فراري به سمت اتوبان وجود نداشت. .
بلاخره بعد از كلي غرولند كردن وارد خيابان گاندي شد و ماشينش جلوي درب پاركينگ برج خوش ساختي متوقف كرد .
هنوز ده دقيقه وقت داشت نگهبان ساختمان با ديدن ماشین كاربني رنگ صدرا به سرعت از اتاقكش بيرون آمد
و با خوش خدمتي منتظر ماند تا صدرا با مهارت و به ارامي ماشين را پارك كرد و پياده شد .
مثل هميشه با لبخندي واقعي رو به نگهبان كرد و گفت :
– سلام آقا رضا حالتون چطوره ؟ خسته نباشين!
– سلام از ماست آقاي ثابت سلامت باشين .
– قربانت راستي كارنامه دخترت رو گرفتي قول داده بود به من شاگرد اول بشه؟
رضا با لبخندي پر از قدرداني از حضور ذهن صدرا گفت :
– گرفت اقاي وكيل شاگرد اول شده البته اينا كه ديگه نمره ندارن اما همه كارنامه اش خيلي خوبه .
صدرا نگاهي به ساعتش انداخت و گفت :
– دارم ميرم جايزه اش رو ميدم براش ببريد .
– شما لطف دارين همين كه يادتون بوده برامون با ارزش .
– اين چه حرفيه فعلا با اجازه !
و سوار آسانسور شد .
خانم ملاحت منشي اتو كشيده و اخمويش با احترام بلند شد و به او خوش آمد گفت .
– سلام ممنون خانم ملاحت
– اقاي ثابت امروز سه تا ابلاغيه براتون اومده هفت مورد تماس تلفني هم داشتين الان گزارششون رو بدم؟
– نه ممنون بعد از قرار ملاقات ازتون مي گيرمشون !
– چشم هر طور مايليد !
رمان جایی نرو از معصومه آبی برای موبایل و کامپیوتر با لینک مستقیم
دانلود رمان طلایه نوشته نگاه عدل پرور برای موبایل و کامپیوتر