دانلود رمان دکتر و ارباب بدون سانسور برای آیفون و تبلت,اندروید
نویسنده: مسیحه زادخو
موضوع: عاشقانه،اجتماعی
فرمت دانلود رمان : APK (اندرویدی ) PDF (برای کامپیوتر ، تبلت و …)
تعداد صفحات: ۵۴۲
خلاصه رمان :قصه راجب یه ارباب یه ارباب به ظاهر خشن اما ، یه ارباب که هیچ اختیاری واسه زندگی خودش ندارهاربابه اما تو مهم ترین مرحله ی زندگیش خان براش تصمیم گرفته ، ومجبور به ازدواجی میشه که هیچ علاقه ای بهش نداره .و خانم دکتری که به روستا میره و پاش به ماجراهایی باز میشه که کلی دردسر براش درست میشه اما این دکتر باهوش ….
به نام خالق درد و درمان
نویسنده :مسیحه زاد خو شیراز
(اهورا)
جعفر حالت دو کل عرض حیاط رو طی کرد وبالای پله ها ایستاد و نفس نفس میزد پرده رو انداختم و اتاقمو ترک کردم …
داشتم پله هارو پایین میرفتم که (گل اندام )
جلوم ظاهر شد و گفت :
– آقا جعفر کارتون داره
هیچی نگفتم و سریع سمت در خروجی عمارت رفتم و دررو باز کردم جعفر پای پله ها ایستاده بود و تامنو دید
جلو تر اومد و هنوز یکم نفس نفس میزد
-چی شده جعفر ؟
نفسشو داد بیرون و گفت :
-ارباب عیالم حالش بده دکتر هم نیست
دستی به موهام بردم و گفتم :
– دکتر کجاست ؟بازم کدوم گوری رفته (این رو با داد گفتم تقریبا )
-دکتر دوروزه نیستش
-به بهادر بگو ببرتتون شهر
-ارباب دکتر چی ؟بهادر می گفت دیگه قرار نیست بیاد
-قراره برم بخش داری وتقضای یه دکتر دیگه بدم جعفر نگران نباش
-ارباب دکتر مرده واسه زنای روستا سخته من پارسال به حبیب خان (پدر ارباب )گفته بودم ،گفت دکتر زن اینجا نمیاد
-میدونم جعفر
-زنای روستا معذبن وقتی حالشون بده نمیرن
-مادرم بهم گفت …خودم فردامیرم بخش داری پیگر میشم برو جعفر با بهادر برو برین شهر
-تب شدیدی داره
-برو برای چی معطلی؟
بهتر است مطالعه نمایید: