دانلود رمان زنانه یا مادرانه | برای موبایل و کامپیوتر نوشته منا معیری
دانلود رمان زنانه یا مادرانه با فرمت apk
دانلود کتاب زنانه یا مادرانه pdf
دانلود رمان زنانه یا مادرانه
برای مادر بودن لازم است که زن بودن را احساسش کرد.
داستان رمان سرنوشت یک زن سی ساله است که زن بودن را نمی شناسد…
مادر یعنی به تعداد همه روزهای گذشته تو، صبوری…
مادر یعنی به تعداد همه روزهای آینده تو، دلواپسی…
مادر یعنی به تعداد آرامش همه خواب های کودکانه تو، بیداری!
شاید برایتان جالب باشد:
قسمتی از متن رمان زنانه یا مادرانه
نگاهی به ساعت ظریفش انداخت همانی که دنا با هر بار دیدنش غر می زد.
ستاره جون عمر ساعت های این شکلی سر اومده…
بیا ببرمت پاساژ مغازه داداش آذین یک ساعت هایی داره…
_من این رو دوست دارم چشم هام بهش عادت کرده هزار تای دیگه ام بخرم باز این ساعت نمیشه.
دنا: من که می گم اینو جوونی هات نامزدت گرفته…
_یعنی می خوای بگی الان من پیر شدم؟
دنا ابرو بالا می داد: سی سال سنه شما داری آخه؟
هم سن های شما هنوز خانه باباشون منتظر شاهزاده سوار بر اسب سفید هستن… به جان البرز.
عادتشان بود. کافی بود یکی حضور نداشته باشد تا مرتب نامش را قسم بخورند.
تا رسیدن به مدرسه هومن نیم ساعتی زمان داشت.
پشت فرمان ماشین سفید رنگش نشست. موزیک بی کلام… حرکت…