دانلود رمان پرنیان شب برای موبایل و کامپیوتر (تبلت و اندروید)
دانلود رمان پرنیان شب برای موبایل و کامپیوتر (تبلت و اندروید)
داستان مینو دختری که به طرز عجیبی خالکوبی پشتش شکل میگیره
و برای ازدواج با مرد جوانی که درواقع هزارسال عمر داره انتخاب میشه…پایان خوش
شاید این مطلب هم برایتان جالب باشد:دانلود رمان دختر حاج آقا
قسمتی از رمان
بخشی از پارت اول رمان پرنیان شب برای معرفی :
به بارون شدید پشت پنجره خیره بودم.
عاشق شبم … اونم شب بارونی …
البته نه وقتی میخوام برم مهمونی،
چون حالا حتما بابا شخصا منو می رسونه و این یعنی سوال و جواب.
پرده رو کشیدمو برگشتم جلو آینه .
یه عکس تمام قد از خودم انداختمو فرستادم برا نگین .
سریع جواب داد ” اینجوری میخوای مخ سعیدو بزنی؟ سک.سی تر لطفا ”
براش نوشتم ” میترسم شما به چشم نیاین ”
شکلک کج و کوله برام فرستاد و نوشت
” خودشیفته خانم بیا دیگه بچه ها اومدن ”
تولد داداش نگین بود.
نگین منو چنتا از بچه های دانشگاه از جمله سعید همکلاسیمون رو دعوت کرده بود.
همیشه با سعید تو شوخی و شیطنت بودم . اولین بار بود بی حجاب منو میدید و تو دلم یه استرس عجیبی بود.
همیشه کنار سعید استرس شیرینی تو دلم میپیچید… مخصوصا وقتی دستمو می گرفت …
دوباره تو آینه به خودم خیره شدم .
یه پیراهن مشکی پشت گردنی پوشیده بودم با کفش قرمز . موهامو پشت سرم بسته بودم.
درسته آرایشم ملایم بود اما از نظر خودم خوب شده بودم.
بدون در زدن در اتاقم باز شدو مینا اومد تو .
با تعجب نگام کردو گفت ” کجا میخوای بری ؟”
” نگفتم در بزن میای تو ؟”
” باشه خب … موهامو برام با این روبان میبافی میخوام عکسشو بذارم اینستا ”
هاج و واج نگاش کردم .
امان از این دهه هشتادیای شیطون.
بدون اینکه منتظر جواب من بمونه نشست رو تختو موهای بلندشو پشتش پخش کرد .
یه روبان پهن قرمزم گرفت سمتمو گفت
امیدوارم رمان پرنیان شب خوشت اومده باشه اگه خوشت اومده پس یکم برو پایین تر